سلام...
ناگهان، حال، حالِ بدتری شد
ناگهان صحنه گردان، بستری شد
ناگهان، مِی به شکل زهر آمد
ناگهان چهره ها خاکستری شد
ناگهان، خلقت احساس رسید
ناگهان، کار دلها، دلبری شد
ناگهان، بید هم به خود لرزید
ناگهان، موسم ناداوری شد
ناگهان قلب عاشقان تب کرد
حرف از دلبری ها، سَرسَری شد
ناگهان خجلت از حروف آمد
ناگهان وقت مرگ دفتری شد
ناگهان، غصه ها به تاخت شدند
ناگهان وقت مرگ بدتری شد...
میم و حا...
نظرات شما عزیزان:
باران
ساعت9:38---25 ارديبهشت 1390
چه خبره اینقدر ناگهانی مگه کسی فوت کرده ناگهانی